loading...
امام زمان(عجل الله تعالی فرجهم الشریف)
کلب الرضا بازدید : 160 یکشنبه 1391/04/25 نظرات (1)
در شش آیه از «سوره انعام» به علائم و نشانه‌های آخرالزّمان و قیام جهانی حضرت مهدی(عج) ‌اشاره شده است. قرآن و روایات متواتره اسلام و کتاب‌های مقدّس آسمانی و نوشته‌های گروهی از مدّعیان نبوّت، به زبان‌های گوناگون و تعبیرات مختلف، بشریت را به یک آینده درخشان و عصر مشعشعی نوید و بشارت داده‌اند که جهان در آن عصر، روضه رضوان شود و نمونه‌ای از حیات در بهشت برین، در همین جهان تشکیل شود که گویی جهان، آفرینش نوینی به خود گرفته است. در شش آیه از «سوره انعام» به علائم و نشانه‌های آخرالزّمان و قیام جهانی حضرت مهدی(عج) ‌اشاره شده است. قرآن و روایات متواتره اسلام و کتاب‌های مقدّس آسمانی و نوشته‌های گروهی از مدّعیان نبوّت، به زبان‌های گوناگون و تعبیرات مختلف، بشریت را به یک آینده درخشان و عصر مشعشعی نوید و بشارت داده‌اند که جهان در آن عصر، روضه رضوان شود و نمونه‌ای از حیات در بهشت برین، در همین جهان تشکیل شود که گویی جهان، آفرینش نوینی به خود گرفته است. در آن عصر، زمام اجتماع کبیر جهانی از دست بیدادگران بیرون می‌رود و حکومت و داوری به دست با کفایت برگزیدگان خدا و پرهیزگاران می‌افتد و ریاست و دولت حقّه الهی و زمامداری جهان بشریت، به امر لازم الاجرای الهی در آن زمان، مخصوص موعود کلّ ملل، حضرت مهدی قائم آل محمّد(ص) است. در شش آیه از سوره انعام به علائم و نشانه‌های آخرالزّمان و قیام جهانی حضرت مهدی(عج) ‌اشاره شده است. خداوند در آیه ۳۱ سوره انعام می‌فرماید: «حَتَّی إِذَا جَاءتْهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً؛۱ تا هنگامی که ناگهان ساعت (قیامت) فرا می‌رسد.» «السّاعه» به علائم و نشانه‌های آخرالزّمان و پدید آمدن آنها پیش از ظهور و قیام حضرت مهدی(عج) ‌اشاره دارد.۲ در آیه ۴۰ این سوره از قرآن کریم آمده است: «قُلْ أَرَأَیْتُکُم إِنْ أَتَاکُمْ عَذَابُ اللهِ! أَوْ أَتَتْکُمُ السَّاعَـةُ! أو أتتکم الساعه۳؛ بگو ای محمّد آیا هیچ فکر کرده‌اید اگر عذاب پروردگار به سوی شما آید و ساعت (قیامت) بر پا شود؟» روایتی از پیامبر اکرم(ص) درباره ساعت قیامت نقل شده است که قبل از آن ۱۰ نشانه و آیت بروز می‌کنند که تمام آنها از علائم ظهور و قیام حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) است.۴ خداوند در آیه ۴۴ این سوره می‌فرماید: «فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُکِّرُواْ بِهِ فَتَحْنَا عَلَیْهِمْ أَبْوَابَ کُلِّ شَیْءٍ حَتَّی إِذَا فَرِحُواْ بِمَا أُوتُواْ أَخَذْنَاهُم بَغْتَةً فَإِذَا هُم مُّبْلِسُونَ؛۵ هنگامی که (اندرزها سود نبخشید) آنچه به آنها یادآوری شده بود، فراموش کردند. درهای همه چیز (از نعمت‌ها) را به روی آنها گشودیم تا (کاملاً) خوشحال شدند (و دل به آنها بستند) ناگهان آنها را گرفتیم (و سخت مجازات کردیم). در این هنگام همه مأیوس شدند (و درهای امید به روی آنها بسته شد).» ابی حمزه از امام باقر(ع) نقل می‌کند: حضرت درباره «أخذهم بغته فاذا هم مبلسون» فرموند: «یعنی قیام قائم».6 در آیه ۸۹ سوره انعام آمده است: «فَإِن یَکْفُرْ بِهَا هَؤُلاء فَقَدْ وَکَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَّیْسُواْ بِهَا بِکَافِرِینَ۷؛ و اگر نسبت به آن کفر ورزند (مهم نیست زیرا) کسانی را نگاهبان آن ساخته‌ایم که نسبت به آن کافر نیستند.» امام صادق(ع) درباره «قوما لیسوا بها بکافرین» فرمود: «‌اشاره به اصحاب و یاران حضرت مهدی(عج) است.»8 در آیه ۱۱۵ سوره انعام آمده است: «وَتَمَّتْ کَلِمَتُ رَبِّکَ صِدْقًا وَعَدْلاً لاَّ مُبَدِّلِ لِکَلِمَاتِهِ وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ۹؛ و کلام پروردگار تو با صدق و عدل به انجام رسید، هیچ کس نمی‌تواند کلمات او را دگرگون سازد و او شنونده دانا است.» در بیش از ده حدیث آمده که این آیه شریفه «وَتَمَّتْ کَلِمَتُ رَبِّکَ»؛ بین دو چشم یا بر بازو یا بین دو کتف هر امامی نوشته شده است و در زیارت نامه‌های اهل بیت(ع) کلمات الله اطلاق بر ائمه اطهار(ع) شده است. «نحن الکلمات التّامات»؛ که اوّل آنها حضرت امیرالمؤمنین(ع) و آخر آنان حضرت مهدی(عج) است.۱۰ خداوند در آیه ۱۵۸ سوره انعام می‌فرماید: «یَوْمَ یَأْتِی بَعْضُ آیَاتِ رَبِّکَ لاَ یَنفَعُ نَفْسًا إِیمَانُهَا لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِن قَبْلُ أَوْ کَسَبَتْ فِی إِیمَانِهَا خَیْرًا قُلِ انتَظِرُواْ إِنَّا مُنتَظِرُونَ؛۱۱ آن روز که این آیات و نشانه‌ها تحقّق پذیرد، ایمان آوردن افرادی که قبلأ ایمان نیاورده‌اند یا عمل نیکی انجام نداده‌اند، سودی به حالشان ندارد، بگو (اگر که شما چنین انتظارات غلطی دارید) انتظار بکشید، ما هم انتظار (کیفر شما را) می‌کشیم.» علیّ بن رباب از امام صادق(ع) نقل می‌کند که حضرت درباره این آیه شریفه فرمودند: «مراد از آیات، حضرت قائم (ع) است»، سپس فرمودند: «در زمان ظهور و قیام حضرت مهدی(ع) ایمان آوردن کسانی که پیش از قیام، ایمان نیاورده بودند، سودی ندارد؛ هر چند که ایمان به امامان قبل از او داشته باشند.» آنگاه فرمودند: «خوشا به حال دوست‌داران قائم ما، که انتظار ظهور آن حضرت را در حال غیبت او دارند و خوشا به حال اطاعت‌کنندگان حضرتش در زمان ظهور، دوستان و اولیای خدا هستند، ‌ترس و بیمی بر ایشان نیست و هیچ گاه محزون و غمناک نمی‌شوند.»12 در چهار آیه از سوره ابراهیم به علائم و نشانه‌های آخرالزّمان و قیام جهانی حضرت مهدی(عج) اشاره شده است. خداوند در آیه پنج سوره ابراهیم می‌فرماید: «وَذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللهِ»13 و «أَیَّامِ اللهِ» را به آنها یادآور می‌شود. از مثنی الحناط، از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) روایت است که در ذیل این آیه شریفه فرمودند: «أَیَّامِ اللهِ، روزهای خدا، سه روز است، روز قیام قائم، رجعت و روز قیامت.»14 در آیه ۲۴ سوره ابراهیم آمده است: «أَلَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللهُ مَثَلاً کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاء۱۵؛ آیا ندیدی چگونه خداوند کلمه طیّبه (و گفتار پاکیزه) را به درخت پاکیزه‌ای تشبیه کرده که ریشه آن (در زمین) ثابت و شاخه آن در آسمان است؟» سلام خثمعی می‌گوید: بر امام باقر(ع) وارد شدم و درباره این آیه شریفه پرسش کردم، حضرت فرمودند: «سلام بر درخت محمّد و فروع آن علی، امیرالمؤمنین و میوه آن حسن و حسین و شاخه آن فاطمه و فروع آن شاخه، امامانی که از فرزندان فاطمه(س) و برگ‌های آن درخت که شیعیان و دوست‌داران اهل بیت(ع) هستند.»16 به درستی که حضرت قائم(عج) آخرین امام معصوم از فرزندان فاطمه و علی(ع) است، پس به تحقیق این آیه شریفه شامل و منطبق بر حضرت است. خداوند در آیه ۴۴ سوره ابراهیم فرموده است: «فَیَقُولُ الَّذِینَ ظَلَمُواْ رَبَّنَا أَخِّرْنَا إِلَی أَجَلٍ قَرِیبٍ؛۱۷ آن روز که ظالمان می‌گویند: پروردگارا مدّت کوتاهی ما را مهلت ده.» محمّد بن مسلم از امام باقر(ع) در تفسیر این آیه کریمه روایت نقل می‌کند که حضرت فرمودند: «می‌خواستند (ظالمان و ستمگران) تا خروج حضرت قائم(ع) مهلت گیرند.»18 در آیه ۴۵ این سوره آمده است: «وَسَکَنتُمْ فِی مَسَاکِنِ الَّذِینَ ظَلَمُواْ أَنفُسَهُمْ؛۱۹ شما نبودید که در منازل و (کاخ‌های) کسانی که به خویشتن ستم کردند، سکنا گزیدید». جمعی در محضر امام صادق(ع) بودند، سخنی از خانه‌های بنی‌عبّاس به میان آمد، مردی گفت: خداوند خرابی آنها را به ما بنمایاند، امام صادق(ع)فرمودند: «چنین مگو. آنجا مسکن حضرت قائم(ع) و اصحابش خواهد شد؛ مگر نشنیده‌ای که خداوند می‌فرماید: «وَسَکَنتُمْ فِی مَسَاکِنِ الَّذِینَ ظَلَمُواْ أَنفُسَهُمْ».20 پی نوشت: ۱٫ سوره انعام (۶)، آیه ۲۱٫ ۲٫ المهدی فی القرآن، ص ۴۳٫ ۳٫ سوره انعام (۶)، آیه ۴۰٫ ۴٫ المهدی فی القرآن، ص ۴۵ ، ۱۰ نشانه مشروحاً ذکر شده، مراجعه شود. ۵٫ سوره انعام (۶)، آیه ۴۴٫ ۶٫ غایـ[ المرام، ص ۲۲۶، تفسیر صافی، ج ۲، ص ۱۷۳٫ ۷٫ سوره انعام (۶)، آیه ۸۹٫ ۸٫ ینابیع المودّ\، ص ۴۲۲؛ غایـ[ المرام، ص ۲۲۶٫ ۹٫ غایـ[ المرام، ص ۱۱۵٫ ۱۰٫ تفسیر اطیب البیان، ج ۵، ص ۱۸۰٫ ۱۱٫ سوره انعام (۶)، آیه ۱۵۸٫ ۱۲٫ ینابیع المودّ\، ص ۴۲۲؛ تفسیر برهان، ج ۱، ص ۵۶۴٫ ۱۳٫ سوره ابراهیم (۱۴)، آیه ۵٫ ۱۴٫ ینابیع المودّ\، ص ۴۳۴؛ غایـ[ المرام، ص ۷۳۶٫ ۱۵٫ سوره ابراهیم (۱۴)، آیه ۲۴٫ ۱۶٫ شواهد التّنزیل، ج ۱، ص ۳۱۱٫ ۱۷٫ سوره ابراهیم (۱۴)، آیه ۴۴٫ ۱۸٫ اثبات الهدی، ج ۷، ص ۱۰؛ تفسیر برهان، ج ۲، ص ۳۲۱٫ ۱۹٫ سوره ابراهیم (۱۴)، آیه ۴۵٫ ۲۰٫ تفسیر برهان، ج ۲، ص ۳۳۱؛ اثبات الهدی، ج ۲، ص ۱۰۰٫
کلب الرضا بازدید : 121 چهارشنبه 1391/03/03 نظرات (1)

حقوق امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف(2)

معرفت به مقام والای حضرت

باید قبل از قیام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف او را شناخت و از او پیروی کرد. امام صادق علیه السلام فرموده است: <رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: خوشا به سعادت کسی که مهدی ما را قبل از قیامش بشناسد و به او اقتدا کند. دوست او را دوست بدارد و از دشمن او بیزاری بجوید و امامان قبل از او را نیز ولی و سرپرست خود بشناسد. این چنین افرادی دوستان من هستند و دوستی و مهر مرا به خود جلب کرده اند و گرامی ترین امت نزد من به شمار می آیند>.1 امامان، همه از یک نور و یک ریشه اند و همه معلمان قرآن و اسلام اند. باید به همه آن بزرگواران معتقد بود و معرفت واقعی، همین است که در برابر اوامر آن ها تسلیم باشیم، به فرمان های آن ها عمل کنیم و ایشان را الگوی خود قرار دهیم. اهمیت شناخت امام تا بدان جاست که امام صادق علیه السلام فرمود: <هر کس شبی را صبح کند، در حالی که امام زمانش را نشناسد؛ به مرگ جاهلیت می میرد>.2



پیروی

اطاعت، اساس نزدیکی و قرب است؛ چه در مورد خداوند و چه در خصوص پیامبر صلی الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام. اطاعت آگاهانه به این است که فرد در برابر اوامر و فرمان های خدا و پیشوایان دینی، تسلیم محض باشد. تا معرفت و شناخت حاصل نشود، محبت و عشقی نخواهد بود و بر اساس عشق و محبت است که اطاعت و فرمانبرداری مطرح می شود. اطاعت به همراه معرفت و محبت، انسان را در برابر ولی معصوم تسلیم می کند. امام صادق علیه السلام فرموده است: <ما، اساس هر خوبی و خیری هستیم و هر چه نیکی است، از ماست. دشمنان ما هم، ریشه و اصل هر شر و بدی هستند و هر چه پلیدی و زشتی است، از شاخه های شجره خبیثه آن هاست. دروغ گفته است کسی که می پندارد با ماست، در حالی که به گواهی اعمال زشتش به فروع غیر ما وابسته است و از پیوند خوردگان به درخت ناپاک دشمنان ما شمرده می شود>.3



زمان های خاص یاد کردن حضرت

بعضی از زمان ها، پیوستگی ویژه ای با حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف دارد و این خود سبب می شود دوستداران حضرت، در بزرگداشت این زمان ها بکوشند و در تکریم آن کوتاهی نکنند. از جمله این ها، شب نیمه شعبان، سالروز ولادت پر سعادت آن حضرت است. این شب، شب رحمت و نزول برکات آسمانی و همچون شب های قدر، احیا داشتن آن مستحب است. شب و روز جمعه، از دیگر زمان هایی است که باید علاقه مندان به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در این زمان مبارک، یاد آن حضرت را گرامی بدارند. در این روز، زیارت آن حضرت و دعا برای تعجیل فرج او مستحب است؛ زیرا براساس برخی روایات و زیارات، امید ظهور آن حضرت در روز جمعه، بیش از دیگر روزهاست.4 چنان که از زیارت حضرت در روز جمعه برمی آید، در این روز افزون بر یاد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، باید در انتظار فرج بوده و صبح با امید ظهور ولی امر و دیدار امام سر از خواب برداشت.

امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در توقیعی فرمود: <هر کس تقوای پروردگارش را پیشه کند و از آنچه به عنوان حق شرعیه ـ خمس و زکات ـ برعهده دارد به مستحقانش بپردازد، از فتنه های باطل کننده دین و دنیا در امان خواهد بود>
مکان های خاص یاد کردن حضرت

همان گونه که دعا برای تعجیل فرج حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در زمان های مخصوص تأکید شده، در مکان های معیّنی نیز این مسئله، مورد تأکید پیشوایان دینی قرار گرفته است. حرم مطهر امام عسکری، امام هادی و مادر حضرت ولی عصر علیهم السلام در شهر سامراء، از جمله این مکان هاست. سرداب مقدس سامراء، که غیبت کبری از آنجا آغاز شده است، نیز از دیگر مکان های مقدس و محترمی است که عاشقان امام بدان تبرک می جویند. مسجد مقدس جمکران، یکی دیگر از مکان های مقدس و منسوب به امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و بسیار مورد توجه مردم مسلمان ایران و دیگر عاشقان حضرت است که در آنجا با توسل و دعا و مناجات به درگاه خداوند تمسک می جویند.



ادای حقوق مالی

از جمله حقوق امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، حقوق مالی آن حضرت است که بر عهده صاحبان ثروت و مکنت قرار دارد؛ حقی که از جمله فروع دین نیز شمرده شده است. هر فرد باید برای خود حساب مالی سالیانه داشته باشد و در پایان هر سال، به حساب مالش برسد و اگر مازاد بر مخارج زندگی خود داشت، خمس یعنی یک پنجم آن را به دست نایبان عام آن حضرت رسانده یا با اجازه و اذن نواب عام به مصرف برساند. امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در توقیعی فرمود: <هر کس تقوای پروردگارش را پیشه کند و از آنچه به عنوان حق شرعیه ـ خمس و زکات ـ برعهده دارد به مستحقانش بپردازد، از فتنه های باطل کننده دین و دنیا در امان خواهد بود>.5 امام عجل الله تعالی فرجه الشریف در توقیعی دیگر فرموده است: <و اما اموالتان (خمس و زکات) را قبول نمی کنیم، مگر برای اینکه شما را پاک و تزکیه کنیم>.6 ژرف اندیشی در سخنان امام، فلسفه پرداخت خمس و زکات را روشن می کند.
احترام به منسوبان به حضرت
از جمله حقوق امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف این است که کسانی را که منتسب به آن حضرت هستند، محترم شمرده و به خاطر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف برای آن ها احترام خاصی در نظر گرفت؛ حال آن شخص، به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نسبت جسمانی داشته باشد، مانند سادات یا نسبت روحانی مانند عالمان، مجتهدان و فقیهان که نمایندگان امام هستند یا طلاب علوم دینی که سربازان آن حضرت به شمار می آیند و یا مؤمنانی که همواره یاد ایشان را در بین مردم زنده نگه می دارند. احترام به تمامی این افراد، احترام به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است. همان گونه که اطاعت از امام، حقی است که مردمان هر زمان بایستی در رعایت آن بکوشند. پیروی از نایب امام نیز از جمله حقوق امام شمرده می شود که لازم است در رعایت و اجرای آن کوشش شود؛ چنان که امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، خود، شیعیان را به این امر توصیه کرده اند.

کلب الرضا بازدید : 229 چهارشنبه 1391/03/03 نظرات (3)

علائم ظهور امام زمان(عج)

ظهور حضرت حجت(عج) از اموري است كه در اسلام نسبت به آنها به شدت تأكيد شده و در حتميت آن ذره اي شك و شبهه وجود ندارد. پيش از اين گفتيم كه در آياتي نظير آية 55 سورة نور، خداوند متعال به مؤمنان وعده داده است كه فرمانرواي زمين گردند و بر آن سيطره يابند.




صحبت كردن از حضرت مهدي(ع) و نشانه هاي ظهور ايشان در واقع صحبت كردن از حوادثي است كه بناست در آينده اتفاق بيفتد و لذا بجاست كه از خود بپرسيم: اگر در مورد احاديث نقل شده در اين زمينه بررسي اسناد صورت گرفت و مطمئن شديم كه آنها از معصوم(ع) صادر شده است، آيا مي توان مطمئن بود كه حتماً همة آن حوادث آن گونه كه در روايات شريف ما آمده اند وقوع يابند؟ پاسخ به اين پرسش در كتب عقيدتي و فلسفي تحت عنوان «بداء» داده مي شود كه طي اين بخش از مطالب به آن مي پردازيم.

«بداء» در لغت به معناي ظهور و روشن شدن پس از مخفي بودن چيزي است و اصطلاحاً به روشن شدن چيزي پس از مخفي بودن از مردم اطلاق مي شود؛ بدين معنا كه خداوند متعال بنا بر مصلحتي، مسئله اي را از زبان پيامبر يا ولي اي از اولياي خويش به گونه اي تبيين مي كند و سپس در مقام عمل و ظهور و بروز، غير آن را به مردم نشان مي دهد. در قرآن آمده است:
خداوند هر چه را بخواهد محو يا اثبات مي كند در حالي كه ام الكتاب نزد اوست و خود مي داند عاقبت هر چيزي چيست.1

و در آيه اي ديگر: و بدالهم سيّئات ما كسبوا.2
بدي هايي را خود كسب كرده بودند و براي آنها مخفي بود برايشان نمايان شد.
يا: ثمّ بدالهم من بعد ما رأؤا الآيات.3
پس از آنكه نشانه ها را ديدند حقيقت امر بر آنها روشن شد.
اين ظهور پس از خفا، تنها براي انسان رخ مي دهد و در مورد
خداوند متعال ابداً صدق نمي كند وگرنه لازمه اش اين است كه خداوند نسبت به آن موضوع جهل داشته باشد كه اين امر محالي است. خداوند، چنانكه قرآن كريم مي فرمايد به همه چيز آگاه و داناست 4 و نسبت به همه چيز در همة زمان ها و مكان ها چه حاضر باشند و چه غايب، چه موجود باشند و چه فاني و چه در آينده به وجود بيايند، علم حضوري دارد. قرآن كريم در اين زمينه مي فرمايد:
هيچ چيزي در آسمان و زمين از نظر خداوند متعال مخفي نمي شود.5
از همين روست كه مسئلة بداء و ظاهر كردن آن امر مخفي به خداوند نسبت داده مي شود:
و بدالهم من الله مالم يكونوا يحتسبون.6
خداوند آنچه را گمان نمي كردند، براي آنها ظاهر كرد.
براساس آية:خداوند چيزي را كه از آنِ مردمي است دگرگون نكند تا آن مردم خود دگرگون شوند.7
و با استفاده از ديگر آيات و روايات مي توان چنين برداشت كرد كه برخي اعمال حسنه نظير: صدقه، احسان به ديگران، صلة رحم، نيكي به پدر و مادر، استغفار و توبه، شكر نعمت و اداي حقّ آن و... سرنوشت شخص را تغيير داده و رزق و عمر و بركت زندگي اش را افزايش مي دهد، همان طور كه اعمال بد و ناشايست اثر عكس آن را بر زندگي شخص مي گذارد.
پيش از شرح اين عبارت كه بداء در حقيقت ظاهر شدن چيزي است كه از ناحية خداوند متعال براي مردم مخفي و براي خودش مشخص بود، لازم است يادآور شويم كه خداوند متعال بنا بر آيات قرآن دو لوح دارد:

الف) لوح محفوظ

لوحي كه آنچه در آن نوشته مي شود؛ پاك نشده و مقدّرات آن تغيير نمي يابند؛ چون مطابق با علم الهي است:
بَل هُوَ قُرآنٌ مَجيدٌ في لَوحٍ مَحفوظٍ.8
بلكه آن قرآن مجيدي است كه در لوح محفوظ ثبت گرديده است.

ب) لوح محو و اثبات
بنا بر شرايط و سنني از سنت هاي الهي، سرنوشت شخص يا جرياني به شكلي خاص مي شود، با از بين رفتن آن سنت ها يا مطرح شدن سنت هاي جديد سرنوشت آن شخص يا آن جريان تحت الشعاع سنت هاي جديد قرار مي گيرد. به عنوان مثال بناست كه شخص در سن 20 سالگي فوت كند امّا به واسطة صلة رحم يا صدقه اي كه مي دهد، 30 سال به عمرش اضافه مي شود و تا 50 سالگي زنده مي ماند يا به عكس، آن شخص بناست 50 سال عمر كند به واسطة گناه كبيره اي خاص، 30 سال از عمرش كاسته مي شود در همان 20 سالگي مي ميرد. كه البته خداوند متعال از اوّل مي دانست كه بناست اوّلي 50 سال و دومي 20 سال عمر كند ولي براي روشن شدن اين سنت هاي الهي مطلب به اين شكل از زبان پيامبران يا اولياي الهي(ع) بيان مي شود.

در قرآن كريم هم آمده است:
يمحوا الله ما يشاء و يثبت و عنده امّ الكتاب.9
يا اين آيه:
آنگاه مدتي را [براي شما عمر] مقرّر داشت و اجل حتمي نزد اوست.10
با توجه به اين دو لوح و مطالبي كه تا به حال به آنها پرداختيم، اين پرسش به ذهن مي رسد كه: آيا ظهور حضرت مهدي(ع) و نشانه هايي كه براي آن بيان شده است، در لوح محفوظ اند يا محو و اثبات. به عبارت ديگر آيا ممكن است اصلاً مسئله اي به نام ظهور ايشان تا آخر عمر بشريت و هستي اتفاق نيفتد يا ظهور بدون تحقّق نشانه ها رخ دهد يا همة نشانه ها بايد رخ دهند؟ در پاسخ به اين پرسش بايد نشانه هاي ظهور را به دو دسته تقسيم كنيم:
1. امور و علايم مشروط
2. امور و علايم حتمي. آنگونه كه امام باقر(ع) امور را به موقوفه و حتميه11 و امام صادق(ع) به حتمي12 و غير حتمي تقسيم كرده اند. مسئلة بداء هم در چهار زمينه با موضوع ظهور حضرت مهدي(ع) ارتباط مي يابد:

1. نشانه هاي مشروط و غير حتمي ظهور

جز نشانه هايي كه صراحتاً در احاديث به حتمي بودن آنها اشاره شده است، بقية نشانه هاي ظهور همگي از امور موقوفه به شمار مي روند، چنانكه بزرگاني مانند شيخ مفيد، شيخ صدوق و شيخ طوسي بدان تصريح كرده اند. بدين معنا كه به جز نشانه هاي حتمي ظهور بقية آنها بنا بر مشيت و ارادة الهي ممكن است دچار تغيير و تبديل، تقدّم يا تأخّر شوند. به عبارت ديگر آنها از جمله امور لوح محو و اثبات به حساب مي آيند و ممكن است با تغيير و تبديل در شرايط آنها و عوض شدن علل رخ دادن آنها به گونة ديگري پديد آيند يا اصلاً رخ ندهند. البته بسياري از رويدادهايي كه در احاديث ما به آنها اشاره شده است تا كنون اتفاق افتاده اند و دچار بداء در اصل تحقّق خويش نشده اند.
مثلاً اگر در حديث به نزول بلايي (مشروط) اشاره شده باشد به واسطة توسل و استغفار مؤمنان و مسلمانان ممكن است در نزول آن تأخير رخ دهد يا اصلاً چنين بلايي به جهت عظمت عمل صالح ايشان نازل نشود يا اينكه با برخي اعمال صالح يا ناصالح ظهور حضرت را دچار تعجيل يا تأخير كنند.

شايد بتوان علت بيان چنين اخباري را اين دانست كه اگر مسئله به اين شكل تبيين نمي شد، مؤمنان هم از احتمال حدوث آن حادثه باخبر نمي شدند و بدان مبتلا مي گشتند امّا پس از صدور حديث از ناحية معصوم(ع) و آگاه شدن مؤمنان و مسلمانان از آن، با دعا و توسل و استغفار از پديد آمدن چنان حادثة ناگواري ممانعت به عمل آورند يا سبب حدوث اتفاقي خوشايند شوند. البته فراموش نكنيم كه عكس اين مطلب هم كاملاً صادق است به اين معنا كه شخص معصوم(ع) با اعلام نزول بلا و علّت آن، حجت را بر مردم تمام مي كنند كه شما با وجود آنكه مي توانستيد، آن بلا را از خويش دفع نكرديد يا فلان خير را به سوي خويش جلب ننموديد و از همين روست كه روايت شده است:
خداوند متعال، به چيزي مثل بداء عبادت نشده است.13

2. علايم ظهور و امور حتمي

پنج مورد از نشانه هاي ظهور در بسياري از روايات كه از حدّ تواتر گذشته است؛ از جمله نشانه هاي حتمي ظهور برشمرده شده اند:
خروج سيّد خراساني و يماني، نداي آسماني مبني بر حقّانيت حضرت مهدي(ع)، شهادت نفس زكيّه و فرو رفتن سپاهيان سفياني در منطقة بيداء (بيابان بين مدينه و مكّه).14
اين نشانه هاي پنج گانه را احاديث از علايم حتمي شمرده و هيچ گونه احتمال بدايي در مورد تحقّق آنها نداده اند وگرنه خلاف حتمي بودن آنها مي شد. اين نشانه ها شديداً با مسئلة ظهور ارتباط داشته و همگي مقارن ظهور رخ خواهند داد ان شاءالله. بزرگواراني چون مرحوم آيت الله خويي در پاسخ به نويسندة كتاب سفياني و علامات ظهور15، علّامه سيّد جعفر مرتضي عاملي، در كتاب خويش و شيخ طوسي، در غيبت خويش16 نسبت به اين موضوع تصريح و اذعان كرده اند كه:
هر چند بنابر تغيير مصلحت ها با تغيير شروط اخباري كه به حوادث آينده مي پردازند، ممكن است دچار تغيير و تبديل شوند؛ جز آنكه روايت تصريح كرده باشد كه وقوع آن جريان حتمي است كه (با توجه به اعتماد ما به معصومين(ع)) ما هم يقين به حدوث آنها در آينده پيدا مي كنيم و قاطعانه مي گوييم در آينده چنين خواهد شد.17
اشكال اساسي كه به اين نظر گرفته مي شود؛ متكي به حديثي است كه نعماني در كتاب خويش آورده است كه: ابوهاشم داوود بن قاسم جعفري گفته است: نزد امام جواد(ع) بوديم و صحبت از حتمي بودن آمدن سفياني شد، از آن حضرت پرسيدم: آيا در مورد امور حتمي هم بداء رخ مي دهد؟ فرمودند: آري. گفتم: مي ترسم در مورد خود حضرت مهدي(ع) بداء رخ دهد. حضرت فرمودند:
ظهور حضرت مهدي(ع) وعدة الهي است و خداوند خلف وعده نمي كند.18
علّامه مجلسي، هم در بحارالانوار پس از نقل اين حديث اين
توضيح را اضافه كرده اند كه:
شايد محتوم، معاني مختلفي داشته باشد كه با توجه به اختلاف در تعاريف ممكن است در مورد برخي از آنها بداء رخ بدهد. مضاف بر اينكه شايد منظور از بداء در مورد خصوصيات آن حادثة محتوم و حتمي باشد و نه اصل تحقّق آن، كه مثلاً پيش از زوال حكومت بني عباس سفياني جنبش هاي خويش را آغاز مي كند.19
اين فرضيه چندان قابل قبول نيست؛ زيرا در صورت پذيرفتن آن، چه فرقي بين حتمي و غير حتمي خواهد بود؟ مضاف بر اينكه روايت مورد بحث ما از حيث سند، ضعيف است.20 در ضمن نمي توان از آن همه حديث و روايتي كه به شدت بر حتمي بودن اين پنج نشانه و امتناع احتمال رخ دادن بداء در آنها تأكيد مي كنند، چشم پوشي كرد و به احاديث انگشت شماري از اين دسته تمسك نمود؛ چون ممكن است در شرايط خاصي (به فرض قوت و اعتبار سندي آنها) معصوم(ع) مجبور شده باشند از روي تقيه، چنين سخني بگويند.
عبدالملك بن اعين گويد: به امام باقر(ع) در مورد حضرت مهدي(ع) گفتم: مي ترسم كه زود بيايند و سفياني نباشد. حضرت فرمودند:
والله نه. سفياني از حتمياتي است كه حتماً خواهد آمد.21
امور يا موقوفه اند يا حتميه كه سفياني از دستة حتمياتي است كه حتماً خواهد بود.22
يا امام صادق(ع) فرمودند:
از حتمياتي كه پيش از قيام حضرت مهدي(ع) خواهند بود اينهاست: شورش سفياني، فرو رفتن در بيداء، شهادت نفس زكيّه و منادي كه از آسمان ندا در دهد.23
حمران بن اعين از امام باقر(ع) راجع به آية:
ثمّ قضي اجلاً و اجلٌ مسمّي عنده؛24
مي پرسد. حضرت مي فرمايند:
دو اجل وجود دارد: محتوم و موقوف.
- محتوم چيست؟
- جز آن نخواهد شد.
- و موقوف؟
- مشيت الهي در رابطة آن جاري مي شود.
- اميدوارم كه سفياني جزء موقوف ها باشد.
- والله كه نه و از محتومات است. 25

3. بداء و قيام حضرت مهدي(ع)

ظهور حضرت حجت(ع) از اموري است كه در اسلام نسبت به آنها به شدت تأكيد شده و در حتميت آن ذره اي شك و شبهه وجود ندارد. پيش از اين گفتيم كه در آياتي نظير آية 55 سورة نور، خداوند متعال به مؤمنان وعده داده است كه فرمانرواي زمين گردند و بر آن سيطره يابند كه چنين واقعه اي در تمام طول تاريخ تا كنون اتفاق نيفتاده است و از آنجا كه « ان الله لا يخلف المعياد&raquo26 و خداوند در وعدة خويش تخلف نمي كند، در آينده اي دور يا نزديك حتماً چنين اتفاقي خواهد افتاد. ان شاء الله.
علاوه بر اينكه در موارد بسياري رسول مكرم اسلام(ص) و معصومين(ع) شديداً تأكيد نموده اند كه:
حتي اگر از عمر هستي بيش از يك روز باقي نمانده باشد، خداوند آن قدر اين روز را طولاني مي كند كه حضرت مهدي(ع) ظهور كرده و جهان را مملو از قسط و عدل گردانند.27

4. تعيين زمان ظهور حضرت مهدي(ع)
بسياري از روايات، ما را از توقيت (مشخص كردن زمان ظهور) يا تعيين محدودة زماني براي ظهور حضرت به شدت نهي كرده اند و شيعيان را امر كرده اند كه هر كه را چنين كرد تكذيب كنند و دروغ گو بشمارند؛ زيرا اين مطلب در زمرة اسرار الهي است و كسي آن را نمي داند؛ امام صادق(ع) به محمدبن مسلم فرمودند:
محمد! اگر كسي وقتي از جانب ما براي ظهور حضرت مهدي(ع) نقل كرد، از تكذيب كردن او نترس! چرا كه ما براي احدي تعيين وقت نمي كنيم.28
وقتي فضيل از امام باقر(ع) مي پرسد كه آيا اين مسئله وقت مشخص دارد؟ حضرت سه مرتبه مي فرمايند: «آنها كه وقت تعيين مي كنند دروغ مي گويند&raquo.29 يكي از ياران امام ششم(ع) به ايشان عرضه مي دارد: اين مسئله اي كه چشم انتظارش هستيم كي خواهد آمد؟ حضرت مي فرمايند:
اي مهزم! آنها كه وقت تعيين كنند دروغ مي گويند، آنها كه عجله كنند هلاك مي شوند و آنها كه تسليم امر خداوند باشند نجات مي يابند و به سوي ما باز مي گردند.30
آنگونه كه از احاديث برمي آيد، ظهور حضرت حجت(ص) از جمله اموري است كه خداوند متعال آن را از مردم پنهان نموده است و هر زمان كه خداوند تبارك و تعالي اراده كنند و شرايط و علل فراهم و مناسب باشد؛ زمين را از بركات وجودي آن امام همام(ع) بهره مند خواهند نمود.

البته نهي از تعيين وقت، شامل نشانه هاي حتمي ظهور نمي شود؛ چرا كه خود معصومين(ع) در اين موارد به فاصلة زماني ميان حدوث آن نشانة حتمي و ظهور حضرت اشاره كرده اند كه مثلاً از ابتداي شورش سفياني تا قيام حضرت بيش از 9 ماه طول نخواهد كشيد يا مثلاً 15 روز پس از شهادت نفس زكيّه حضرت در مكه ظهور مي كنند. وليكن ديگر نشانه ها حداكثر به اين اشاره مي كنند كه ظهور آن وجود مقدس نزديك شده است و نه بيش از اين. چنانكه ديديم برخي از نشانه هاي ظهور قرن هاست كه اتفاق افتاده اند و گذشته اند و هنوز ظهور رخ نداده است. كه البته به جهت ايجاد اميد در دل شيعيان مبني بر نزديك شدن ظهور معصوم(ع) از آن به عنوان نشانة قيام حضرت صاحب(ع) ياد كرده اند.

ضمناً اگر بنا بود زمان ظهور مشخص شود و همگان بدانند كه ايشان بناست چه زماني قيام جهاني خويش را آغاز كنند؛ ستمگران و ظالمان تمام عِدّه و عُدّه خويش را براي آن روز مهيا و آماده مي كردند ـ كه به خيال خام و واهي خود ـ آن نور الهي را خاموش كنند و نگذارند عدالت را در جهان گسترش دهند و مؤمنان و مستضعفاني هم كه قرن ها با حدوث اين حادثة عظيم و بزرگ فاصله داشتند مبتلا به يأس و كسالت و خمودي مي شدند حال آنكه قرن هاست بسياري در انتظار آن يار غايب از نظر، ديده ها را خون بار كرده و هر صبح و شام دست دعا به تعجيل در فرج ايشان برداشته اند و اميد دارند كه در زمرة ياران و ياوران ايشان باشند. مشخص نبودن زمان ظهور خواب از چشم هاي ستمگران ربوده و هر صبح و شام از اين هراسناكند كه شايد آن عزيز مقتدر امروز ظهور كند و پايه هاي حكومت شيطاني شان را درهم شكند.
به اميد آنكه آن روز را ببينيم و از ياوران حضرتش باشيم. ان شاءالله.

safajon بازدید : 114 چهارشنبه 1391/03/03 نظرات (0)
د بشاراتى كه از پيامبر اكرم ( ص) درباره حضرت مهدى (ع) وارد شده ، بيش از آن است كه در اين مختصر گنجانده شود، ما از ميان اين احاديث تنها به ذكر چهل حديثى كه حافظ ابونعيم اصفهانى (متوفى 430هـ ) در كتاب اربعين حديث فى المهدى ذكر المهدى و نعوته و حقيقة مخرجه جمع آورى كرده ، اكتفاء مى كنيم. مرحوم على بن عيسى اربلى در كتاب كشف الغمه مى نويسد: چهل حديث درباره مهدى موعود به دست آورده ام كه حافظ ابونعيم اصفهانى آنها را جمع آورى كرده و من هم به ترتيبى كه او ذكر نموده ، مى آورم ولى از ميان سلسله سند فقط شخص راوى كه از پيغمبر روايت نموده است، نام مى بريم : حديث1- رفاه مردم در عصر امام زمان : ابوسعيد خدرى از پيامبر اكرم (ص) روايت كرده كه فرمود : يكون من امتى المهدى ان قصر عمره فسبع سنين و الافثمان و الافتسع يتنعم امتى فى زمانه نعيما لم يتنعموا مثله قطّ البر و الفاجر يرسل السماء عليهم مدراراً و الا تدخر الارض شيئاً من نباتها . مهدى از ميان امت من برخاسته شود مدت سلطنت او هفت يا هشت يا نه سال مى باشد ، همه طبقات امت من در زمان ظهور او چنان در رفاه زندگى نمايند كه قبل از وى هيچ بّر و فاجرى بدان نرسيده باشند، آسمان باران رحمت خود را بر آنان مى بارد و زمين از روئيدنيهاى خود چيزى فرو گذار نمى كند. حديث2- عدل مهدى (عج) : ابوسعيد مى گويد پيغمبر فرمود: تملاء الارض ظلماً و جوراً فيقوم رجل من عترتى فيملاءها قسطاً و عدلاً يملك سبعاً او تسعاً . زمين پر از ظلم و ستم گردد، پس مردى از عترت من قيام كند و آن را پر از عدل و داد گرداند و هفت يا نه سال سلطنت نمايد. حديث3: و باز نقل كرده كه پيغمبر(ص) فرموده : لا تنقضى الساعة حتى يملك الارض رجل من اهل بيتى يملاء الارض عدلاً كما ملئت جوراً يملك سبع سنين . قيامت منقضى نخواهد شد تا اين كه مردى از اهل بيت من به سلطنت رسد و او زمين را پر از عدل و داد كند ، چنان كه پر از ظلم شده باشد و مدت سلطنت هفت سال است . حديث4- مهدى فرزند فاطمه زهرا (س) : از امام زين العابدين و آن حضرت از پدرش روايت نموده كه پيامبر اكرم (ص) به فاطمه زهرا (س) فرموده : المهدى من ولدك . ( مهدى از فرزندان تو است ). حديث5- مهدى برگزيده خداست : على بن هلال از پدرش روايت نموده كه گفت در مرض پيامبر (ص) ، حضورش شرفياب شدم ، ديدم فاطمه (س) در بالين پدرش نشسته و اشك مى ريزد چون صداى گريه اش بلند شد، پيامبر سر برداشت و فرمود: فاطمه جان ! چرا گريه مى كنى ؟ عرض كرد: مى ترسم بعد ازشما احترام ما از دست برود ؟ فرمود : عزيزم ، مگر نمى دانى كه خداوند به اعل زمين نگاه كرد و پدرت را از ميان آنان برگزيد، سپس نظر كرد و شوهرت را انتخاب كرد، و به من وحى فرمود كه تو را به او تزويج كنم ؟ دخترم ! ما اهل بيتى هستيم كه خداوند عزوجل هفت فضيلت به ما عطا فرموده كه به هيچ كس قبل و بعد ازما عطا نفرموده است، و آن اين كه : من خاتم پيامبران نزد خدا و بهترين آنها و محبوبترين بندگان مى باشم و با اين امتيازات پدر تو مى باشم، جانشين من بهترين جانشينان پيغمبران و محبوبترين آنها نزد خداست، و او شوهر تو است شهيد ما بهترين شهداء و محبوبترين آنان نزد خداوند است و او حمزه بن عبدالمطلب عموى پدر و شوهرت مى باشد، جعفربن ابيطالب كه با دو بال در بهشت با فرشتگان پرواز مى كند پسر عموى پدرت و برادر شوهرت از ما است ، در سبط اين امت كه حسن و حسين دو فرزند تو و دو آقاى اهل بهشت مى باشند از ماست، و به خدا قسم كه پدرشان افضل از آنهاست. يا فاطمة و الذى بعثنى بالحق ان منهما مهدى هذه الامة اذا صارت الدنيا هرجاً و مرجاًًً و تظاهرت الفتن و انقطعت السبل و اغار بعضهم على بعض فلا كبير يرحم صغيراً و لا صغير يوقر كبيراً فيبعث الله عند ذلك منهما من يفتح حصون الضالة و قلوباً غلفاً يوم بالدين فى آخر الزمان كما قمت به فى آخر الزمان و يملاء الارض عدلاً كما ملئت جوراً . اى فاطمه ! به خداوندى كه مرا به راستى برانگيخته ، مهدى اين امت نيز از ايشان مى باشد، موقعى كه دنيا هرج و مرج شود و آشوبها پديد آيد و راهها مسدود گردد و اموال يكديگر را به غارت برند، نه بزرگتر به كوچكتر رحم كند و نه كوچكتر احترام بزرگتر را نگاه دارد، خداوند كسى را برانگيزد كه قلعه هاى ضلالت و دلهاى قفل زده را بگشايد و اساس دين را در آخر الزمان استوار سازد، چنان كه من در آخر الزمان پايدار گردم و زمين را پراز عدل نمايد چنان كه از ظلم پر شده باشد.... حديث6- مهدى ، حسينى است : در آن كتاب از حذيفة بن يمان روايت مى كند كه گفت: پيامبر خطبه اى ايراد فرمود و آنچه مى بايد اتفاق بيفتد به ما اطلاع داد سپس فرمود : لولم يبق من الدنيا الا يوم واحد لطول الله عزوجل ذلك اليوم حتى يبعث رجلاً من ولدى اسمه اسمى . اگر از عمر دنيا جز يك روز بيشتر نمانده باشد. خداوند آن روز را چندان دراز گرداند تا مردى از اولاد من برانگيزد كه همنام من باشد. سلمان برخاست و عرض كرد: اى رسول خدا(ص) از كدام فرزند شما خواهد بود؟ فرمود : از اين فرزندم ، و دست روى شانه حسين (ع) گذاشت. حديث7- قريه اى كه مهدى از آنجا قيام مى كند : به سند خود از عبدالله بن عمر روايت نموده كه گفت : يخرج المهدى من قرية يقال لها كرعة مهدى از قريه اى قيام مى كند كه آن را كرعه مى گويند . حديث8- ويژگيهاى حضرت : همچنين حذيفة از پيامبر(ص) نقل كرده كه فرمود : المهدى رجل من ولدى وجهه كالكوكب الدرى مهدى از فرزندان من است كه چهره اش چون ستاره تابان است . حديث9 : حذيفه روايت نموده كه پيامبر (ص) فرمود : المهدى رجل من ولدى لونه لونٌ عربىٌ و جسمه جسمٌ اسرائيلى على خدّه الآيمن خال كانه كوكب درى يملاء الارض عدلاً كما ملئت جوراً يرضى فى خلافته اهل الارض و اهل السماء والطير فى الجوّ. مهدى مردى از اولاد من است رنگ بدن او رنگ نژاد عرب و اندامش مانند اندام بنى اسرائيل است،در گونه راست وى خالى است كه چون ستاره تابناكى بدرخشد زمين را پر از عدل كند چنان كه پر از ظلم شده باشد، ساكنان زمين و آسمان و پرندگان هوا در خلافت وى خشنود خواهند بود. حديث10: ابو سعيد خدرى مى گويد پيامبر فرمود : المهدى منا اجل الجبين اقنى الانف مهدى ما پيشانيش روشن و وسط بينيش كمى برآمده است حديث11: المهدى منا اهل البيت رجل من امتى اشم الانف يملاء الارض عدلاً كما ملئت جوراً مهدى ما اهل بيت مردى از امت من است كه وسط بينيش برآمده و او زمين را پر از عدل كند، چنان كه پر از ظلم باشد. حديث12: ابوامامه باهلى از پيغمبر (ص) روايت كرده كه فرمود: بينكم و بين الروم اربع هدن يوم الرابعةعلى يد رجل من آل هرقل يدوم سبع سنين .. ميان شما و روميان چهار صلح است ، چهارمين آن به دست مردى از نسل هرقل خواهد بود و هفت سال دوام مى يابد مردى از طائفه عبدقيس به نام مستور بن بجلانعرض كرد اى رسول خدا (ص) در آن روز پيشواى مردم كيست ؟ فرمود : المهدى من ولدى ابن اربعين سنة، كان وجهه كوكب درى فى خده الايمن خال اسود عليه عباء تان قطريتان كانه من رجال بنى اسرائيل يستخرج الكنوز يفتح مدائن الشرك . پيشواى مردم مهدى است كه از فرزندان من مى باشد كه چون ظهور كند به صورت مرد چهل ساله مى نمايد.رخسارش چون ستاره تابان مى درخشد و در سمت راست رخسارش خال سياهى است، دو عباى قطرى پوشيده (و از لحاظ سلامت بنيه ) گوئى ازمردان بنى اسرائيل است، ذخائر زمين را استخراج كند و شهرهاى شرك را بگشايد . حديث13: عبدالرحمن بن عوف روايت نموده كه پيغمبر فرمود: ليبعثن الله من عترتى رجلاً افرق الثنايا، اجلى الجبهه ، يملاء الارض عدلاً يفيض المال فيضاً خداوند از عترت من مردى را برانگيزد كه ميان دندانهايش باز ، و رويش روشن باشد، زمين را پر از عدل كند و به مردم اموال فراوان بخشد. حديث14: پيشوا صالح ابوامامه نقل مى كند كه رسول اكرم (ص) براى ما خطبه ايراد كرد و درضمن ، از دجّال نام برد و فرمود : پس شهر مدينه از پليديها پاك شود چنان كه كوره آهنگرى از كثافات فلزات پاك گردد ، آن روز اعلام خواهند كرد كه امروز روز آزادى است . زنى به نام ام شريك عرض كرد: اى رسول خدا (ص) عرب كجا خواهند بود؟ فرمود : در آن روز آنها اندكى بيش نيستند ، بيشتر آنان در بيت المقدس مى باشند ، اممهم المهدى ، رجل صالح پيشواى آنها مهدى است كه مردى صالح مى باشد . حديث15: ظهور هويدا : ابو سعيد خدرى روايت مى كند كه پيغمبر (ص) فرمود : يخرج المهدى فى امتى يبعثه الله عياناً للناس يتنعم الامة و تعيش الماشية و تخرج الارض نباتها و يعطى المال صحاحاً . مهدى ميان امت من قيام خواهد كرد و خداوند او را به طور آشكار براى مردم برانگيزد ، مردم در رفاه ، و چهار پايان در آسايش باشند، و زمين روئيدنيهاى خود را بيرون دهد و او مال را به طور مساوى ميان مردم تقسيم نمايد . حديث16- ابر بر سر او سايه افكند : عبدالله بن عمر نقل كرد كه پيغمبر فرمود : يخرج المهدى و على رأسه عمامة فيهما مناد ينادى هذا المهدى خليفة الله فاتبعوه . مهدى در حالى كه قطعه ابرى بر سر او سايه افكنده قيام مى نمايد ، در آن وقت گوينده اى اعلام مى دارد كه اين مهدى خليفة الله است از وى پيروى كنيد. حديث17: بالاى سرحضرت مهدى (ع) فرشته اى است : عبدالله بن عمر مى گويد : پيامبر (ص) فرمود: يخرج المهدى و على رأسه ملك ينادى هذا المهدى فاتبعوه . مهدى در حالى قيام مى كند كه فرشته اى بالاى سر او قرار دارد و مى گويد : مهدى اين است از وى پيروى نمائيد . حديث18: مژده پيامبر (ص) به ظهور مهدى (ع) : ابوسعيد خدرى از پيغمبر (ص) نقل كرده كه فرمود : ابشركم بالمهدى يبعث فى امتى على اختلاف من الناس زلزال فيملاء الارض عدلاً و قسطاً كما ملئت ظلماً و جوراً يرضى عنه ساكن السماء و ساكن الارض يقسم المال صحاحاً فقال له رجل : و ما صحاحاً ؟ قال : السوية بين الناس . شما را مژده به ظهور مهدى مى دهم كه به هنگام اختلاف زياد و تزلزل مردم ، قيام كند و زمين را پر از عدل و داد نمايد چنان كه از ظلم و ستم پر شده باشد ساكنان آسمان و زمين از حكومت او راضى خواهند بود و اموال را ميان مردم به طور مساوى قسمت كند. حديث19: نام آن حضرت : عبد الله بن عمر از رسول خدا (ص) روايت نموده كه فرمود : لا يقوم الساعة حتى يملك رجل من اهل بيتى ، يواطى اسمه اسمى يملاء الارض عدلاً و قسطاً كما ملئت ظلماً و جوراً . پيش از قيامت مردى از اهل بيت من به سلطنت مى رسد كه همنام من باشد زمين را پر از عدل و داد كند چنان كه پر از ظلم و جور شده باشد. حديث20- كنيه او : حذيفه از آن حضرت روايت كرده كه فرمود: لولم يبق من الدنيا الا يوم واحد لبعث الله فيه رجلا اسمه اسمى و خلقه خلقى يكنّى ابا عبدالله . اگر از عمر دنيا جز يك روز نمانده باشد، خداوند در آن روز مردى را بر انگيزد كه نامش نام من وخويش چون خوى من و كنيه اش ابوعبدالله مى باشد . حديث21: همچنين فرمود : لا يذهب الدنيا حتى يبعث الله رجلاً من اهل بيتى يواطىء اسمه اسمى و اسم ابيه اسم ابى يملاءها قسطاً و عدلاً كما ملئت جوراً و ظلماً. عمر دنيا به پايان نمى رسد تا اين كه خداوند مردى از اهل بيت من برانگيزد كه نامش نام من و نام پدرش نام پدر من است . (1) او دنيا را پر از عدل و داد نمايد چنان كه از ظلم و جور پر شده باشد . حديث22-عدل مهدى (عج): ابوسعيد خدرى از پيامبر اكرم (ص) روايت كرده كه فرمود: لتملان الارض ظلما و عدواناً ثم ليخرجن رجل من اهل بيتى حتى يملاءها قسطاً و عدلاً كما ملئت جوراو ظلماً. چون روزى فرارسد كه زمين پر از ظلم و ستم شود خداوند مردى از اهل بيت من ظاهر گرداند تا جهان را پر از عدل و داد كند . حديث23-اخلاق آن حضرت : عبدالله بن عمر روايت نموده كه پيغمبر فرمود : يخرج رجل من اهل بيتى يواطى اسمه اسمى و خلقه خلقى يملاءها قسطاً و عدلاً. مردى از اهل بيت من خارج مى شود كه نامش مطابق نام من و اخلاقش چون اخلاق من مى باشد، و او جهان را پر از عدل و داد كند. حديث24- بخشش مهدى (ع) : ابوسعيد خدرى گفت رسول اكرم (ص) فرمود: يكون عند انقطاع من الزمان و ظهور من الفتن رجل يقال له: المهدى يكون عطاؤه هنيئاً . در آخرالزمان و موقعى كه آشوبها پديد آيد، مردى به قدرت مى رسد كه به او مهدى گفته مى شود كه بخشش او گوارا باشد. حديث25-علم مهدى به سنت پيغمبر (ص): ابو سعيد خدرى روايت كرده كه پيغمبر فرمود : يخرج رجل من اهل بيتى و يعمل سنتى و ينزل الله له البركة من السماء وتخرج الارض بركاتها و تملاء به الارض عدلاً كما ملئت ظلماً و جوراً و يعمل على هذه الامة سبع سنين و ينزل بيت المقدس . مردى از اهل بيت من به سلطنت خواهد رسيد كه به سنت من (آن طور كه بايد) عمل نمايد و خداوند از آسمان براى وى روزى فرستد، و زمين آنچه دارد، بيرون دهد و او زمين را پر از عدل كند چنان كه پراز ظلم و ستم باشد او به بيت المقدس درآيد و هفت سال سلطنت نمايد. حديث26-آمدن مهدى با پرچمها : ثوبان از پيامبر (ص) روايت نموده كه فرمود: اذا رأيتم الرأيات السود قد اقبلت من خراسان فائتوها و لو حبوا على الثلج فيها خليفةالله المهدى . چون پرچمهاى سياه ببينيد كه ازسوى خراسان مى آيد به استقبال آن بشتابيد هرچند با رفتن از روى برف باشد زيرا كه همراه آن جماعت مهدى خليفة الله است . حديث27-آمدن وى از جانب مشرق: عبدالله عمر گفت : روزى در خدمت پيامبر (ص) بوديم كه عده اى از جوانان بنى هاشم بيامدند، از مشاهده آنها ديدگاه پيامبر پر از اشك شد و رنگ مباركش تغيير كرد، اصحاب عرض كردند: يا رسول الله سيماى مباركتان گرفته است ما نمى توانيم شما را بدين حالت ببينيم فرمود: انا اهل بيت اختارالله لنا الآخرة على الدنيا و ان اهل بيتى سيلقون بعدى بلاء و تشريداً و تطريداُ حتى يأتى قوم من قبل المشرق و معهم رايات سود فيسألون الحق فلا يعطونه فيقاتلون و ينصرون فيعطون ماسألوا فلا يقبلون حتى يدفعوه الى رجل من اهل بيتى فيملاء ها قسطاً كما ملاءها جوراً فمن ادرك ذلك منكم فليأتهم و لحبواً على الثلج . ما اهل بيتى هستيم كه خداوند آخرت را براى ما بر دنيا ترجيح داده ، بعد از اين اهل بيت من مصيبتها مى بينند و از وطن آواره مى گردند ، تا آنگاه كه مردمى از جانب مشرق با پرچمهاى سياه به طلب حق قيام كنند، اين حق را به آنها نمى دهند تا جنگ كنند ، و پيروزى يابند و حق را بگيرند و آن را به مردى از اهل بيت من بسپارند كه دنيا را پر از عدل كند چنان كه از ظلم پر شده باشد هر كس ، آن زمان را درك كند به آنها بپيوندد اگر چه به رفتن از روى برف باشد. حديث28- تجديد عظمت اسلام با ظهور او: حذيفه روايت نموده كه از پيغمبر (ص) شنيدم مى فرمود : واى بر اين امت از سلطه اى كه پادشاهان ستمگر بر آنها پيدا مى كنند و آنها را كشته، و مؤمنين را به وحشت مى اندازند، مگر كسى كه فرمان آنها را گردن نهد شخص با ايمان به زبان با آنها مى سازد ولى قلباً از آنان مى گريزد و چون خداوند عزوجل اراده نمايد كه عزت اسلام را تجديد كند ، شوكت هر ستمگر جبارى را درهم بشكند زيرا خداى توانا قادر است امتى را كه در ميان فساد افتاده اند، به ساحل صلاح آورد. سپس فرمود: اى حذيفه ، لولم يبق من الدنيا الا يوم واحد لطول الله ذلك اليوم حتى يملك رجل من اهل بيتى تجرى الملاحم على يديه و يظهر الاسلام لا يخلف وعده و هو سريع الحساب. اگر از عمر دنيا جز يك روز نمانده باشد، خداوند آن روز را چندان دراز گرداند تا مردى از اهل بيت من به سلطنت رسد كه با بى دينان جنگها كند تا اسلام را آشكار سازد. حديث29- رفاه و آسايش مسلمانان در عصر مهدى (عج): ابوسعيد خدرى از پيغمبر (ص) روايت نموده كه فرمود: يتنعم امتى فى زمن المهدى (ع) نعمة لم يتنعموا قبلها قطّ يرسل السماء عليهم مدراراً و لا تدع الارض شيئاً من بناتها الاخرجته . امت من در زمان مهدى چنان در فراخى معيشت به سر برند كه هيچگاه پيش از آن نديده باشند . آسمان پى در پى بركات خود را براى آنان فرو مى ريزد و زمين آنچه دارد بيرون مى دهد . حديث30- مهدى يكى از سروران بهشت : انس بن مالك روايت كرده كه پيغمبر (ص) فرمود: نحن بنو عبدالمطلب سادات اهل الجنة، انا و اخى على و عمى حمزه و جعفر و الحسن و الحسين و المهدى . ما فرزندان عبدالمطلب سروران اهل بهشتيم ، من و برادرم على و عمويم حمزه و جعفر و حسن و حسين و مهدى . حديث31- سلطنت مهدى (ع): ابوهريره روايت كرده كه پيغمبر (ص) فرمود: لولم يبق من الدنيا الا ليلة لملك فيها رجل من اهل بيتى . اگر از عمر دنيا جز يك شب نماند، در همان شب مردى از اهل بيت من به سلطنت رسد . حديث32- خلافت مهدى (ع) : ثوبان از پيامبر اكرم (ص) روايت كرده كه فرمود: نزد گنج شما سه نفر به قتل رسند كه هر سه پسران خليفه مى باشند و پس از آن ديگر هيچ يك از آنها خليفه نمى شود تا آن كه مردمى با پرچمهاى سياه سررسند و طورى آنها را به قتل رسانند كه هيچ قومى را بدان وضع نكشته باشند. ثم يجيئى خليفة الله المهدى فاذا سمعتم به فأتوه فيبايعوه فانه خليفة الله المهدى . سپس خليفه خدا مهدى بيايد ، چون بشنويد كه ظهور نموده به سوى او رو آوريد و با او بيعت كنيد زيرا او مهدى خليفه حقيقى خداوند است . حديث33- بيعت با حضرت: ثوبان از پيامبر (ص) روايت كرده كه فرمود: مردمى با پرچمهاى سياه از جانب شرق پديد آيند كه دلهاى آهنين دارند هر كس از آمدن آنها مطلع گشت به سوى آنها رو آورد و با آنان بيعت كند و لو با رفتن از روى برف باشد . حديث34- پيوند دهنده دلها : از على (ع) روايت شده كه فرمود: به پيغمبر اكرم (ص) عرض كردم : يا رسول الله (ص) أمنا آل محمد المهدى أم من غيرنا ؟ اى رسول خدا مهدى از ما اهل بيت است يا از غير ما؟ پيامبر فرمود: لا، بل منا يختم الله به الدين كما فتح بنا و بنا ينقذون من الفتن كما انقذوا من الشرك و بنا يؤلف الله بين قلوبهم بعد عداوة الفتنة اخوانا كما ألف بينهم بعد عداوة الشرك اخواناً فى دينهم . او از ماست خداوند دين را به وسيله او ختم كند چنان كه توسط ما گشود ، مردم به وسبله ما از آشوبها نجات يابند چنان كه از منجلاب شرك بيرون آمدند، دلهاى آنها را به هم پيوند دهد و بعد از دشمنيها آنها را با هم برادر كند، چنان كه بعد از نجات از شرك ، آنها را با هم برادر دينى كرد. حديث35- بعد از مهدى زندگى بى فائده است : عبدالله بن مسعود مى گويد پيامبر اكرم (ص) فرمود : لولم يبق من الدنيا الا ليلة لطول الله تلك الليلة حتى يملك رجل من اهل بيتى يواطى اسمه اسمى و اسم ابيه اسم ابى يملاء ها قسطاً و عدلاً كما ملئت ظلماًً و جوراً و يقسم المال بالسوية و يجعل الله الغنى فى قلوب هذه الامة فيملك سبعاً او تسعاً لاخير فى العيش بعد المهدى . اگر از عمر دنيا جز يك شب نماند، خداوند آن شب را چندان دراز گرداند تا مردى از اهل بيت من به سلطنت رسد كه نامش نام من و نام پدرش نام پدر من مى باشد . و او زمين را پر از عدل و داد كند چنان كه پر از ظلم و جور شده باشد، اموال را بالسويه ميان مردم تقسيم كند، و خداوند دلهاى امت مرا بى نياز گرداند، هفت سال يا نه سال سلطنت نمايد سپس بعد از مهدى زندگى فائده ندارد. حديث36- قسطنطنيه به دست مهدى (ع) فتح شود: ابوهريره از پيغمبر (ص) روايت كرده كه فرمود: لا تقوم الساعة حتى يملك رجل من اهل بيتى يفتح القسطنطنية و جبل الديلم و لو لم يبق الا يوم واحد لطول الله ذلك اليوم حتى يفتحها. پيش از آنكه قيامت شود و مردى از اهل بيت من به سلطنت رسد و قسططنطنيه و جبال ديلم (2) را فتح كند اگر يك روز از عمر دنيا باقى باشد خداوند آن روز را چندان دراز گرداند تا آنجا را فتح كند. حديث37- مهدى (ع) پس از پادشاهان ستمگر: قيس بن جابر از پدرش و او از جدش ، از رسول خدا (ص) روايت نموده كه فرمود: سيكون بعدى خلفاء و من بعد الخلفاء امراء و من بعد الامراء ملوك جبابرة ثم يخرج رجل من اهل بيتى يملاء الارض عدلاً كما ملئت جوراً . بعد ا ز من خلفاء خواهند بود و بعد ازخلفاء امراء و بعد از امراء پادشاهان ستمگر بيايند آنگاه مردى از اهل بيت من خواهد آمد كه زمين را از عدل و داد پركند چنانكه پراز ظلم باشد. حديث38-عيسى (ع) مأموم مهدى (ع) : ابوسعيد از پيغمبر (ص) نقل كرده كه فرمود: منا الذى يصلى عيسى ابن مريم (ع) خلفه . آن كس كه عيسى بن مريم پشت سر او نماز مى گذارد ، از ما است . حديث39- مهدى با عيسى بن مريم سخن مى گويد: جابر بن عبدالله انصارى از آن حضرت روايت نموده كه فرمود: ينزل عيسى بن مريم (ع) فيقول امير هم المهدى تعال صل بنا فيقول : الا ان بعضكم على بعض امراء تكرمة من الله عزوجل لهذه الامة. چون اصحاب مهدى قيام كنند، عيسى بن مريم از آسمان فرود آيد، امير قيام كنندگان به عيسى مى گويد بيا تا با تو نماز بگذاريم عيسى مى گويد: شما خود از جانب خدا برخى بر برخى ديگر امير هستيد و اين لطف خدا نسبت به اين امت است . حديث40- مهدى (ع) حافظ امنيت : عبدالله بن عباس از پيغمبر اكرم (ص) روايت كرده كه فرمود: لن تهلك امة انا فى اولها و عيسى بن مريم فى آخرها و المهدى فى وسطها . (3) امتى كه من در اول آنها و عيسى بن مريم در آخر آنها و مهدى در وسط آنها باشيم، هرگز هلاك نمى شوند.
کلب الرضا بازدید : 178 شنبه 1391/02/23 نظرات (0)
امام مهدی کیست؟

امام مهدی کیست؟ وی یگانه فرزند امام عسکری علیه السلام یازدهمین امام شیعیان است. امام مهدی(عج) در سحرگاه نیمه شعبان 255 ق در سامرّا چشم به جهان گشود و پس از پنج سال زندگی تحت سرپرستی پدر، و مادر بزرگوارشان نرجس خاتون، در سال 260 ق به دنبال شهادت حضرت عسکری علیه السلام ـ همچون حضرت عیسی علیه السلام و حضرت یحیی علیه السلام که در سنین کودکی عهده دار نبوّت شده بودند ـ در پنج سالگی منصب امامت شیعیان را عهده دار شدند. آن بزرگوار پس از سپری شدن دوران غیبت با تشکیل حکومت عدل جهانی احکام الهی را در سرتاسر زمین حاکمیت خواهد بخشید.
میلاد نور

آخرین امام شیعیان در پانزدهم ماه شعبان 255 ق، علی رغم مراقبت های ویژه مأموران حکومت عباسی، در خانه امام عسکری علیه السلام چشم به جهان گشودند. تولد مخفیانه آن حضرت بی شباهت به تولد حضرت موسی علیه السلام و حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام نیست. همان گونه که این دو پیامبر بزرگ الهی تحت شدیدترین تدابیر امنیتی فرعونیان و نمرودیان به اراده خداوند و به سلامت در کنار کاخ فرعون و نمرود متولّد شدند، حضرت مهدی(عج) نیز در حالی که جاسوسان و مأموران خلیفه عباسی تمام وقایع خانه امام یازدهم علیه السلام را زیر نظر داشتند، در کمال امنیت و بدون آن که دشمنان بویی ببرند، در سحرگاه روز جمعه نیمه شعبان قدم به جهان هستی گذاشتند.
سیمای مهدی(عج)

پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار علیهم السلام هر کدام در سخنان خود به اوصاف امام مهدی(عج) اشاره کرده اند. حضرت امام رضا علیه السلام در توصیف ویژگی های چهره و سجایای اخلاقی و ویژگی های برجسته آن حضرت می فرمایند: «قائم آل محمد(عج) هاله هایی از نور چهره زیبای او را احاطه کرده است رفتار معتدل و چهره شادابی دارد. از نظر ویژگی های جسمی شبیه ترین فرد به رسول خدا(ص) است. نشانه خاصّ او آن است که گرچه عمر بسیار طولانی دارد، ولی از سیمای جوانی برخوردار است؛ تا آن جا که هر بیننده ای او را چهل ساله یا کمتر تصور می کند. از دیگر نشانه های او آن است که تا زمان مرگ با وجود گذشت زمان بسیار طولانی هرگز نشان پیری در چهره او دیده نخواهد شد».
حجت خدا

روزی عثمان بن سعید بن عمری به همراه حدود چهل نفر از بزرگان شیعه به حضور امام عسکری علیه السلام رسیدند تا درباره جانشین آن حضرت سؤال کنند و در آینده از ایجاد اختلاف در مسئله امامت جلوگیری کنند. راوی می گوید: وقتی عثمان بن سعید به حضرت عسکری علیه السلام گفت: آمده ایم تا درباره مطلب مهمی که شما به آن آگاه ترید از شما سؤال کنیم، حضرت عسکری علیه السلام فرمودند: بنشین عثمان. پس از ساعتی امام علیه السلام فرمودند: آیا می خواهید بگویم به چه منظوری آمده اید؟ همه گفتند: ای فرزند رسول خدا، بفرمایید. آنگاه حضرت فرمودند: آمده اید تا درباره حجت خدا و امام پس از من بپرسید. همه گفتند: آری. در این لحظه ناگهان پسری که چهره درخشانی چون ماه داشت و از هر حیث به امام عسکری علیه السلام شبیه بود وارد شد. حضرت فرمودند: بعد از من پیشوای شما و جانشینم این فرزند من است. مواظب باشید پس از من در دین دچار آشفتگی نشوید...
دوران زندگی

دوران زندگی امام زمان(عج) به چهار دوره تقسیم می شود:

1 ـ از تولد تا غیبت: حضرت مهدی(عج) پس از تولد حدود پنج سال تحت سرپرستی پدر بزرگوارشان امام عسکری علیه السلام به صورت نیمه مخفی زندگی کردند. یکی از کارهای بسیار مهمی که حضرت امام حسن عسکری علیه السلام در این دوره انجام دادند این بود که امام مهدی(عج) را به بزرگان شیعه معرفی کردند تا در آینده در مسئله امامت دچار اختلاف نشوند.

2 ـ غیبت صغری: پس از شهادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام در سال 260 ق دوره غیبت صغری آغاز شد و تا سال 329 ق ادامه پیدا کرد. در این دوره حضرت مهدی(عج) از طریق چهار نائب به ادامه امور مردم می پرداختند.

3 ـ دوره غیبت کبری: این دوران از سال 329 ق شروع شد و تا زمانی که خداوند مصلحت بدانند ادامه خواهد داشت در این دوره پاسخ به پرسش ها و احکام مردم بر عهده نایبان عام آن حضرت است و حضرت نایب خاصی برای این دوره معرفی نکرده اند.

4 ـ دوره حکومت: پس از ظهور، امام زمان(عج) بر اساس احکام اسلام حکومت واحد جهانی تشکیل خواهند داد که در سایه آن سرتاسر عالم پر از عدل و داد خواهد شد.
کلب الرضا بازدید : 208 چهارشنبه 1391/02/20 نظرات (0)

مقدمه

ظهور منجی بشر در دوران آخرزمان، باوری است قطعی و همگانی . ادیان و شرایع توحیدی و غیرتوحیدی و نیز بعضی از مکاتب بشری، نوید چنین روزی را به پیروان خویش داده اند . در این میان، اسلام با مبانی قوی نظری و عملی، موضوع ظهور را به صورت صحیح تبیین کرده و با راهکارهای مناسب و درخور، واژه انتظار و منتظر مصلح را در میان جوامع اسلامی تبیین کرده است . واژه مهدویت و مهدی علیه السلام تبلور فرهنگ انتظار است که همه مسلمین، اعم از شیعه و اهل سنت در باور داشت آن، اتفاق نظر دارند . از زمان ظهور اسلام، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام و صحابه و یاران ایشان، عهده دار تبیین فرهنگ مهدویت بوده اند و این رسالت در هر عصری، میان آنها ادامه پیدا کرده تا دوران غیبت کبرای امام زمان علیه السلام که در این برهه مهم و حساس، علما و مبلغان دینی مسئولیت تبیین و تثبیت آن را به عهده گرفته و مردم را به فرا رسیدن روزگار ظهور امیدوار می کنند .

ضرورت بیان نشانه های ظهور

هر مسئله ای که اهمیت و مقبولیت عمومی داشته باشد، مخاطرات و تهدیدها نسبت به آن از ناحیه سودجویان و فرصت طلبان بیشتر خواهد شد; از جمله این مسائل که دارای شاخصه های جهانی و همگانی است، ظهور منجی است که به منزله اعتقاد و باور عمومی در همه ادیان مطرح شده است . طبیعی است افرادی که به دنبال منفعت و سودجویی فردی اند با آزمندی بسیار و با ظاهر سازی فریبنده به اغفال مردم می پردازند تا به نیت سوء خود برسند . از اینرو بیان نشانه ها و علایم ظهور، ضروری است و رهبران و بزرگان دین، برای جلوگیری از این انحرافها و کج رویها و برای حفظ باورهای اصیل مردم، باید منجی و مصلح آخر زمان را با تمام شاخصه ها و خصال معرفی نمایند و برای ظهور و قیام او نشانه ها و علایمی را بیان کنند تا مردم در تمیز سره از ناسره در تحیر و تردید نمانند .

از همین رو در روایات و احادیث بسیاری منجی آخر زمان (حضرت مهدی علیه السلام) و کیفیت ظهور او، با تمام علایم و نشانه ها بیان شده است .

در رویکرد کلی و کلان، می توان نشانه ها و علایم ظهور امام زمان علیه السلام را به انواع مختلف تقسیم کرد که به یکایک آنها خواهیم پراخت:

الف) نشانه های عام و خاص

1 . نشانه های عام:

آن دسته از نشانه ها و علایمی که شاخصه های کلی و عمومی دارند یعنی در قالب پدیده خاص، در برهه خاص و در افراد خاصی متصف نشده اند، «علایم عمومی » نامیده می شوند; نظیر احادیث و روایاتی که از احوال و اوضاع مردمان آخر زمان خبر می دهند و از انحرافات و کج رویهایی که در آن دوره رخ می دهد سخن به میان آورده اند که در واقع، نوعی بیان علایم و نشانه های ظهور امام زمان علیه السلام است، اما در قالب و معیار کلی و عمومی .

«عن ابن عباس عن رسول الله صلی الله علیه و آله: فی حدیث ان الله اوحی الیه لیلة اسری به ان یوصی الی علی واخبره بالائمة من ولده الی ان قال وآخر رجل منهم یصلی عیسی ابن مریم خلفه یملا الارض عدلا کما ملئت جورا وظلما ... فقلت الهی وسیدی متی یکون ذاک؟ فاوحی الله عزوجل الی: یکون ذالک اذا رفع العلم وظهر الجهل وکثر القراءة وقل العمل وکثر القتل وقل الفقهاء والهادون وکثر فقهاء الضلالة والخونة ... وکثر الجور والفساد وظهر المنکر وامر امتک به ونهی عن المعروف ... ; (1)

ابن عباس می گوید: «در شب معراج، مطالبی به رسول اکرم صلی الله علیه و آله وحی شد که باید به حضرت علی علیه السلام سفارش کند و به او در مورد ائمه بعد از آن حضرت که از فرزندانش هستند خبر داد; تا آنجا که فرمود: آخرین آنها [نشانه هایی دارد; از جمله اینکه] عیسی بن مریم پشت سرش نماز می خواند; زمین را پر از عدل و داد می کند، چنانچه پر از ظلم و جور شده باشد، ... عرض کردم: خداوندا! آن کی خواهد شد؟ خداوند به من وحی کرد: هر گاه علم از میان برداشته شود و جهل و نادانی ظاهر شود; قرائتهای [قرآن] زیاد اما عمل کم شود; قتل و کشتار زیاد شود، فقهاء و هدایت کنندگان واقعی کم شوند; علمای فاسق و خیانتکار زیاد شوند، ... جور و فساد زیاد شود; منکر ظاهر شود; امت تو امر به منکر و نهی از معروف کنند، ...»

«حضرت علی علیه السلام در جواب سؤال «صعصعة بن صوحان » - که از یاران آن حضرت بود - در باب دجال و خروجش، و پیرامون نشانه هایی از ظهور امام زمان علیه السلام، چنین فرمودند:

«فان علامة ذلک اذا امات الناس الصلاة واضاعوا الامانة واستحلوا الکذب، واکلوا الربا واخذوا الرشا وشیدوا البنیان وباعوا الدین بالدنیا واستعملوا السفهاء وشاوروا النساء وقطعوا الارحام واتبعوا الاهواء، واستخفوا بالدماء ... ; (2) علامت خروج و قیام دجال زمانی است که مردم نماز را ترک کنند [و در میان مردم بمیرد]، امانتها را ضایع کنند; دروغ گفتن را حلال شمارند; ربا بخورند; رشوه بگیرند; ساختمانها را محکم سازند و دین را به دنیا فروشند; مردمان کم عقل را بر کارها گمارند; زنان را در کارهای اجتماعی و شخصی طرف مشورت قرار دهند; قطع صله ارحام کنند; از هوا و هوس پیروی کنند و [کشتار و] خونریزی را کوچک شمارند، ... .»

2 . نشانه های خاص:

بعضی از نشانه ها و علایم ظهور، به صورت خاص و با شاخصهای ویژه در افراد متعین، تبلور می یابد; مثلا در روایات بسیاری ذکر شده است، که ظهور امام زمان علیه السلام در سال فرد و در روز فرد تحقق پیدا خواهد کرد . ظهور و خروج افرادی به نام «دجال » و «سفیانی » که مظهر ضلالت و گمراهی و نیز قیام افرادی مثل یمانی و سید خراسانی که سنبل هدایت هستند جزء علایم خاص شمرده می شود و در احادیث، با اسم و رسم و با ویژگیهای مخصوصشان وارد شده است .

امام باقر علیه السلام فرمودند:

«تنزل الرایات السود التی تخرج من خراسان الی الکوفة، فاذا ظهر المهدی بعث الیه بالبیعة; (3) پرچمهای سیاهی از ناحیه خراسان بیرون می آید و به جانب کوفه به حرکت در می آید . پس چون مهدی ظاهر شود، اینان وی را دعوت به بیعت می کنند .»

و نیز امام باقر علیه السلام فرمود:

«برای مهدی ما، دو نشانه است که از هنگامی که خداوند آسمانها و زمین را خلق فرمود، سابقه ندارد: خسوف در شب اول ماه رمضان و کسوف در نیمه همان ماه . و این دو از زمانی که خداوند آسمانها و زمین را خلق کرده است، [این چنین] وجود نداشته است .» (4)

در روایات فوق نشانه ها و علایم خاصی برای ظهور امام زمان علیه السلام تعیین شده است .

ب) نشانه های حتمی و غیر حتمی

1 . نشانه های حتمی:

علایم و نشانه هایی که به طور قطع قبل از ظهور حضرت، رخ خواهند داد و در واقع، هیچ گونه قید و شرطی در ایجاد آنها لحاظ نشده است علایم حتمی نامیده می شوند و شاید بتوان گفت که ادعای ظهور قبل از تحقق آنها کذب و دروغ است .

امام سجاد علیه السلام فرمود:

«ان امرالقائم حتم من الله وامر السفیانی حتم من الله ولایکون قائم الا بسفیانی (5) ; ظهور قائم، از ناحیه خداوند، قطعی و خروج سفیانی نیز، از جانب خداوند قطعی است و قائمی جز با سفیانی وجود ندارد .»

امام صادق علیه السلام فرمود:

«والیمانی من المحتوم; [قیام] یمانی از نشانه های حتمی است .»

فضل بن شاذان از ابی حمزه ثمالی نقل می کند:

«قلت لابی جعفر خروج السفیانی من المحتوم؟ قال نعم والنداء من المحتوم وطلوع الشمس من مغربها من المحتوم واختلاف بنی العباس فی الدولة من المحتوم وقتل النفس الزکیة محتوم وخروج القائم من آل محمد محتوم ... (6) ; به امام باقر علیه السلام عرض کردم: آیا خروج سفیانی حتمی است؟ فرمودند آری، صیحه آسمانی نیز از علایم حتمی است و طلوع خورشید از مغرب حتمی است . اختلاف بین بنی عباس در رابطه با حکومت، حتمی است . کشته شدن نفس زکیه حتمی است، قیام قائم آل محمد صلی الله علیه و آله حتمی است، ...»

2 . نشانه های غیر حتمی:

بعضی از نشانه های ظهور قبل از ظهور، بطور مشروط رخ می دهند; یعنی اگر مقتضی آنها موجود و موانع مفقود باشد، تحققشان حتمی خواهد بود . در میان نشانه ها و علایم، آنچه حتمی شمرده شده، جزء محتومیات هستند و غیر از آنها که گروه بسیاری از علایم را تشکیل می دهند جزء علایم غیر حتمی شمرده می شوند .

ج: علایم با فاصله و بی فاصله

1 . نشانه های نزدیک به وقت ظهور:

در بعضی از روایات، تصریح شده که بعضی از علایم در سال ظهور امام زمان علیه السلام، رخ می دهند; یعنی قبل از ظهور و در آستانه قیام حضرت مهدی علیه السلام، این نشانه ها یکی پس از دیگری پدیدار شده، به ظهور امام زمان منتهی می شود .

امام صادق علیه السلام فرمود:

«خروج الثلاثة، الخراسانی والسفیانی والیمانی فی سنة واحدة فی شهر واحد، فی یوم واحد ولیس فیها رایة باهدی من رایة الیمانی یهدی الی الحق; (7)

خروج سه کس: قیام خراسانی و سفیانی و یمانی، در یک سال و در یک ماه و یک روز خواهد بود و در این میان، هیچ پرچمی به اندازه پرچم یمانی، به حق و هدایت دعوت نمی کند .»

امام باقر علیه السلام فرمود:

«لیس بین قیام القائم وقتل النفس الزکیة اکثر من خمس عشر لیلة (8) ; بین ظهور مهدی علیه السلام و کشته شدن نفس زکیه، بیش از پانزده شب فاصله نیست .»

2 . علایمی که با ظهور، فاصله زمانی دارد:

بعضی از نشانه ها و علایم در بستر تاریخ با فاصله بسیاری با وقت ظهور تحقق می یابد; حتی بعضی از آنها قبل از تولد امام زمان رخ می نمایند و بعضی بعد از تولد و قبل از ظهور با فاصله زیاد، تحقق پیدا کرده و خواهند کرد; چنان که شماری از آنها، همچون از هم گسستن بنی امیه و بنی عباس، خروج ابومسلم خراسانی، اختلاف بین مسلمانان و ... اتفاق افتاده است .

د) علایم زمینی و آسمانی

1 . علایم طبیعی و زمینی:

در میان نشانه ها و علایم ظهور، غالب آنها نشانه های طبیعی و زمینی اند و هر کدام در تثبیت حقانیت ظهور و قیام حضرت مهدی علیه السلام نقش اساسی دارند .

امام علی علیه السلام فرمود:

«ویخرج رجل من اهل بیتی فی الحرم فیبلغ السفیانی، فیبعث الیه جندا من جنده فیهزمهم فیسیر الیه السفیانی بمن معه، حتی اذا جاوزوا ببیداء من الارض، خسف بهم، فلاینجوا منهم الا المخبر عنهم; مردی از خاندان من، در سرزمین حرم قیام می کند، پس خبر خروج وی به سفیانی می رسد .

وی، سپاهی از لشکریان خود رابرای جنگ، به سوی او می فرستد و آنان را شکست می دهد، آنگاه خود سفیانی با همراهانش به جنگ وی می روند و چون از سرزمین بیداء می گذرند، زمین آنان را فرو می برد و جز یک نفر، که خبر آنان را می آورد کسی از آنان نجات نمی یابد .»

نشانه هایی نظیر فرو رفتن سفیانی در بیداء، قیام یمانی، خراسانی، سفیانی، دجال، قتل نفس زکیه، جنگهای خونین و غیره ... از جمله علایم زمینی و طبیعی هستند .

2 . علایم آسمانی:

به علت اهمیت ظهور امام زمان، علاوه بر نشانه های زمینی و طبیعی، برخی علایم آسمانی نیز در زمان ظهور حضرت رخ خواهند داد، تا مردم بهتر رهبر و مصلح آسمانی را شناخته و در راستای تحقق رسالت و اهداف او مشارکت کنند; مانند:

- صیحه آسمانی:

امام صادق علیه السلام فرمود:

«اذا نادی مناد من السماء ان الحق فی آل محمد صلی الله علیه و آله فعند ذلک یظهر المهدی علی افواه الناس ویشربون حبه، ولایکون لهم ذکر غیره; هر گاه گوینده ای از آسمان ندا دهد که حق با اولاد محمد صلی الله علیه و آله است، در آن هنگام، ظهور مهدی علیه السلام به سر زبانها می افتد، و همه [شراب] دوستی او می نوشند و غیر او را یاد نمی کنند .»

- کسوف:

امام صادق علیه السلام فرمود:

«علامة خروج المهدی کسوف الشمس فی شهر رمضان فی ثلاث عشرة واربع عشرة منه (9) ;

نشانه ظهور مهدی علیه السلام کسوف خورشید در ماه مبارک رمضان است [و وقت کسوف] سیزدهم یا چهاردهم ماه رمضان خواهد بود .»

پی نوشت:

1) اثباة الهداه، ج 7، ص 390 .

2) بحار الانوار، ج 52، ص 193 .

3) بحار الانوار، ج 52، ص 217 .

4) منتخب الاثر، ص 444 .

5) بحارالانوار، ج 52، ص 82 .

6) ارشاد مفید، ج 3، ص 347 .

7) کتاب غیبت نعمانی، ص 252 .

8) ارشاد مفید، ج 2، ص 374; اعلام الوری، ص 427 .

9) غیبت نعمانی، ص 270 .

کلب الرضا بازدید : 199 چهارشنبه 1391/02/20 نظرات (3)
بسم الله الرحمن الرحیم
ظهور امام زمان (عج) پنج نشانه حتمی دارد و آن عبارتست از: قیام یمنی، خروج سفیانی، ندای آسمانی، فرورفتن سپاهی در یمن و کشته شدن نفس زکیه.
نـشانه های تخلف ناپذیر ظهور امام مهدی علیه السلام که بی هیچ تردیدی مقارن ظهور آن حضرت رخ خواهند داد و ارتباط گسست ناپذیری با آن دارند، پنج نشانه اند.
بـرخی از این پنج نشانه، اندکی پیش از ظهور و برخی چند ماه پس از آمدن آن گرامی و برخی اندکی پیش از قیام نجات بخش و جهانی آن حضرت ، پدیدار خواهند شد.
در ایـن مـورد، روایـات بـسـیـاری وارد شده است که با اندک تفاوت در ترتیب پیدایش این علایم و نشانه ها، آنها را نشان می دهد. نـخست، برخی از روایات را که این علایم پنجگانه را به صورت کوتاه ترسیم می کـنـد مـی آوریـم، آنگاه هر کدام از آن نشانه ها را با توضیحی که در روایات در مورد آن آمده و تفسیر مناسبی که به ذهن می رسد، ترسیم می نماییم.
امام صادق علیه السلام در این مورد فرمود: خـمـس قـبل قیام القائم علیه السلام : الیمانی و السفانی و المنادی ینادی من السماء و خسف بالبیداء و قتل النفس ‍ الزکیة .(1) پیش از قیام مهدی علیه السلام پنج رخداد بزرگ در پیش خواهد بود:
1 ـجنبش ترقی خواهانه مرد یمنی،2 ـ جنبش ارتجاعی سفیانی، 3 ـ ندای روح بخش آسمانی، 4 ـ فرو رفتن زمین، 5 ـ قتل نفس زکیه
امام در ادامه فرمود: قـبـل قـیـام القـائم خـمـس عـلامـات مـحـتـومـات : الیـمـانـی و السـفـیـانـی و الصـیـحـة و قتل النفس الزکیة و الخسف بالبیداء.(2) پیش از قیام قائم ، پنج علامت و نشانه مهم در پیش خواهد بود: جـنـبـش مـردم تـرقـی خـواه یـمـنـی، جـنـبـش ارتـجـاعـی سـفـیـانـی، نـدای آسـمـانـی، قتل نفس زکیه و فرو رفتن زمین.
و نیز فرمود: النداء المحتوم و السفیانی من المحتوم و خسف البیداء من المحتوم و الیمانی من المحتوم و قتل الفنس الزکیه من المحتوم .(3) نـدای آسـمـانـی بـه هـنگامه قیام قائم ، جنبش ارتجاعی سفیانی ، جنبش مترقی مرد یمنی ، فرو رفتن زمین و دیگر، کشته شدن نفس زکیه ، این پنج نشانه ، از علایم قطعی ظهورند.
پی نوشت:
1- اکـمال الدین ، صدوق ، ج 2، ص 649، غیبت طوسی ، ص 267، با اندک تفاوت در ترتیب علائم پنجگانه و بحارالانوار، ج 52، ص 203.
2- اکمال الدین ، ج 2، ص 650 و بحار الانوار، ج 52، ص 204.
3- غیبت نعمانی ، ص 252 و 257، و بحارالانوار، ج 52، ص 233.

تعداد صفحات : 5

درباره ما
Profile Pic
اللهم العن جبت و طاغوت اللهم العن اول ظالم ظلم به حق محمد اللهم العن قاتلتي فاطمه الزهرا برعمرتاصبح قيامت لعنت سلام به دوستانی که به این وبلاگ سر میزنند دوستان عزیز شما علاوه بر اینکه می توانید کتب روایی و حدیثی در این وبلاگ دانلود کنید می توانید در "تالار گفت و گو و انجمن تخصصی مهدویت" شرکت کنید و نظرات و پیشنهادات خود را در آن قرار دهید و با سایر دوستان خود به گفت و گو بپردازید. با تشکر مدیریت وبلاگ
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    به نظر شما چه امکانات دیگری در این وبلاگ قرار بدهم
    آمار سایت
  • کل مطالب : 36
  • کل نظرات : 25
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 4
  • آی پی امروز : 14
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 16
  • باردید دیروز : 4
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 23
  • بازدید ماه : 68
  • بازدید سال : 560
  • بازدید کلی : 30,556
  • کدهای اختصاصی

    فرم تماس

    ابزار و قالب وبلاگبیست تولزکد صلوات شمار برای وبلاگ

    اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

    سایت خدماتی بیست تولز

    ابزار و قالب وبلاگبیست تولزکد دعای فرج آقا امام زمان ( عج )
     شناخت عمر بن الخطاب از منابع اهل سنت
    یاس مدیا - مرجع سخنرانی مذهبی